سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ چیز نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ، منفورتر ازبخل و بدخویی نیست که این یک، همان گونه که سرکه عسل را تباه می کند، ایمان را تباه می کند . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
سفیدرود

دو دانه ارسو(: اشک) مروارید میشود و روی گونه ام میلغزد.

ننه جانی به من میگوید:" دیگر عیبی نداشتی سر بچه ام بگذاری مرده شور لنگ درازت را ببرد!؟"

آقابزرگ قرآن را باز میکند و میگوید:" چند آیه بخوان دلت آرام میگیرد."

سوره"کوثر" را از حفظ میخوانم.

باد نعره زنان درختی را می اندازد و شیون اهالی به آسمان میرود.

آقابزرگ میگوید:" تا زیر ورو نشود آباد نمیشود."

ننه جانی به پشت خانه میرود.

با فانوس وارد مهمانخانه میشوم و در صندوقچه را باز میکنم لباس قاسم آبادی" مریم بانو" را ردیف میچینم.

سرخی شلوار مخمل چشمم را میزند. دوتا شال ابریشمی به سر شانه هایش دوخته شده و دو پول قسطنطنیه

به یقه اش آویزان شده. مریم بانو در این لباس چه صولتی پیدا میکند! همه یکطرف دستمال گلدوزی شده اش یکطرف.

_ امیر حمزه! دال(:عقاب) سر رسید!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سفیدرود 92/1/29:: 10:2 صبح     |     () نظر